قدر ناشناس

ساخت وبلاگ
گویند به کامِ عاشقان است جهان

چرا نمی گذرد برایم بی تو این زمان

ثانیه ها تکرارِ واژهِ درد هایِ بی تو اَند

کاش بگرید مثل من؛ تمامِ این آسمان

تو بودی و من بودم قدر ناشناس

کاش نبودم اینقدر بی احساس

بی تو برایم خورشید در سایه است

غم به جایِ تو با من همسایه است

این روزها حالِ من هم مثل پاییز شده

روزم مثل شب تاریک و غم انگیز شده

این روزها من و تنهایی همدم یکدیگریم

در جنگِ نبودنت؛ من و خیالت همسنگریم

اقیانوس عشقم بی تو مرداب شده

آشیانه عشقمان بی تو خراب شده

جایِ پایت خالیست میان هوای خانه

بیا تا گلستان شود با تو این ویرانه

حالا خوب می فهمم تو بودی دلیل خوشبختی

دوباره می خواهمت؛ مالِ من باش به هر سختی

 

این روزها؛ دلم غرقِ انتظار است

انتظاری که سبز تر از بهار است

این روزها دوباره حس اَت می کنم

بیا و بمان که بی تو کارم زار است

 

کلبه آرامش...
ما را در سایت کلبه آرامش دنبال می کنید

برچسب : قدر ناشناسی,قدر ناشناس,شعر قدرشناسی,جملات قدر ناشناسی,شوهر قدر ناشناس,قدر ناشناسي, نویسنده : pgicto بازدید : 240 تاريخ : شنبه 1 آبان 1395 ساعت: 1:32