کمی مهربان باش

زندگی با تو زندگیست و بی تو خالیست

نمی دانی دلم بی عشقت چه حالیست

تو در جان و تَنی گرچه دور از منی

با منه عاشق، چرا ساز جدایی میزنی

به درد بی پایانم، تنها تو درمانی

به قلب کویرم؛ تو معجزه بارانی

مرا پس نزن؛ من عاشقی دل شکسته ام

مرا ببین که جز تو از همه دنیا خسته ام

امروز دستم را بگیر تا سهمم جدایی نباشد

با دلم کمی مهربان باش؛ شاید فردایی نباشد

شاید باشی و نباشم که غرق آغوشم کُنی

شاید نباشم و تو با دیگری؛ فراموشم کُنی

کاش فرصتی دهی تا بگویم دوستت دارم

به جز داشتنت دیگر آرزویی ندارم

 

(برای خواندن مطالبی با موضوعاتی گوناگون؛ میتونین به سایت شخصی من" وب سایت شخصی پوریا قلی پور"
سر بزنین.مرسی ازبودنتون...)

کلبه آرامش...