دورم از آغوشت ولی هر لحظه دوستت دارم
چیزی جز دلم نیست تا فرش کنم زیر پایت
چه باشم و چه نباشم؛ همیشه دوستت دارم
نگاهت مهربان بود؛ ذوب کرد سرمایم را
آرزوی تو روشن کرد، مهتابِ رویایم را
دلم می لرزد، هر بار که نگاهم می کنی
زنده می شوم، هر بار صدایم می کنی
رو میگیرم تا نبینی نگاهِ لرزانم را
تا نبینی اشکها و قلب ویرانم را
صدایم که می کنی پُر از عطرِ یاس می شوم
این روزها حتی با یادت غرق احساس میشوم
تو الهه عشقی؛ جز تو چه بخواهم از خدا
یا تو باش کنارم یا جانم شود از من جدا
دوستت دارم مه روی زیبای من
دوستت دارم مهتاب شبهای من
اعتبار اشعار منی، تو بهار منی
دوستت دارم عشق بی همتای من
برچسب : نویسنده : pgicto بازدید : 217