کلبه آرامش

متن مرتبط با «غروب جمعه» در سایت کلبه آرامش نوشته شده است

غروب

  • دردِ عجیبیست رفتن و رفتن؛ اما نرسیدن غروبِ جمعه و تنهایی و به آغوش نکشیدن لب های خشکِ من و آبِ سردِ اَشک هایم عمقِ انتظار و دلِ بی قرار و باز هم تو را ندیدن شنبه و یکشنبه ... هر روزِ هفته اَم می رود هوایِ داشتنت، دلم را با خود به کجاها می برد هر ثانیه این اتاق، می گرید از تنهایی من عاقبتم بی تو؛ چیست با این سرِ سودایی من سهمِ من از تو، غروبی تاریک و دلی شکسته سهمِ تو از من، نگاهِ عاشقی سرد و خسته چه دلگیر است این غروب، تاریک و بی نفس جمعه هایم را نپُرس، دلگیر همچو یک قفس تو شمعِ دنیایِ من بودی، روشن تر از خورشید نیستی که حالا هر روزم غروب است و نا اُمید وجودت,غروب,غروب الشمس,غروب آفتاب,غروب شعر,غروب جمعه,غروب خورشید,غروب دریا,غروب آفتاب شعر,غروب پاییزه,غروب جمعه دلگیر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها